پیام بازرگانی شمارهٔ یک
بعضیها که اصلا اسمشان را نمیآورم و لینکشان هم نمیکنم، تفنگ انگشت اشارهشان را گذاشتند بر شقیقهٔ مبارک من که اگر پیج فوتبالی ما را تبلیغ نکنی، خونت میافتد گردن خودت و چنانت بکوبم به گرز گران/ که دیگر نیایی به وبلاگْسِتان.(تکبییییر!) و بدین شکل منِ مظلوم را مجبور کردند که پا بر سینهٔ ستبر قوانین خود بگذارم و برای اولینبار پستی را به تبلیغات اختصاص دهم.
بله خلاصه! قضیه از این قرار است که یک عده اهل دل وبلاگی و فوتبالیِ دو و چهار پنج و شش آتشه، دور هم جمع شدهاند و پیجی راه انداختهاند به اسم دراماگل. بروید و سری به پیجشان بزنید. مشتری میشوید حتما! بچههای خوبیاند و برنامههای خوبی در سر دارند. حمایتشان کنید. ؛)
پیام بازرگانی شمارهٔ دو
میخواهم یک کانال خوب بهتان معرفی کنم؛ یک کانال مفید و بهدردبخور برای کتابدوستان! آقاگلجانمان از چندی پیش کانالی راه انداخته به اسم سروتاب که هدفش تبادل و فروش کتابهایی است که لازمشان نداریم. جمع خوبی است و تابهحال خیر این کار دلی، به خیلیها رسیده. پس فرزندان من! شما را پند میدهم که به این کانال بپیوندید تا خیر دنیا و آخرت ببینید که این روزها کتابها بسیار گرانند و جیبها بسیار خالی! میتوانید کتابهای خوبی را با قیمت کمتر بخرید یا بفروشید. فرصت خوبی است، نه؟
پیام بازرگانی شمارهٔ سه
- وااااای! این هم شد زندگی؟ این هم شد وبلاگ؟ مجبورم مفت و مجانی واسشون تبلیغ کنم. بهخدا دیگه خسته شدم.
(با لبخند به سمت دوربین شمارهٔ دو برمیگردد)
- از وقتی تبلیغ میکنم وبلاگم شادابتر و زیباتر شده. خداروشکر که یه وبلاگ سالم دارم و میتونم توش تبلیغ کنم.
تا پیامهای بازرگانی بعدی حریرستون خدا یار و نگهدارتان! :))